مصاحبه اختصاصی با دکتر محمد ملازم؛”دامپزشکی در کشور کاملاً رو به پیشرفت است چه از لحاظ علمی، موقعیت اجتماعی، درآمد”


مصاحبه اختصاصی گروه دامپزشکی ایران با دکتر محمد ملازم
گروه دامپزشکی ایران، جمعه 23 خرداد 1399، در برنامه زنده اینستاگرامی، میزبان دکتر محمد ملازم بود. در ادامه، مشروح مصاحبه آرمین پیشکاری با دکتر محمد ملازم را میخوانید. همچنین میتوانید تکرار این برنامه را از اینستاگرام گروه دامپزشکی ایران مشاهده کنید.
آقای دکتر ملازم؛ علاقهی شما به دامپزشکی از کجا نشأت گرفت؟


با توجه به اینکه پدر مرحومم دامپزشک بودند؛ علاقه از بچگی شکل گرفت در صورتیکه پدر علاقه نداشتند من دامپزشک بشم؛ در هر حال دامپزشک شدیم!
اوضاع و احوال دامپزشکی در ایران چه از لحاظ درآمدی چه منزلت اجتماعی به چه صورت هست؟
اگر در یک جمله بخوام توصیف کنم؛ دامپزشکی کاملا در کشور رو به پیشرفت است چه از لحاظ علمی، موقعیت اجتماعی، درآمد و… .
اگر مستحضر باشید نسبت به ۵ یا ۱۰ سال گذشته، دامپزشکان در حال پیشرفت هستند. احساس بهتری نسبت به شغل و حرفه ی خود دارند. سعی میکنند در کنار هم بهترین خدمات رو ارائه کنن و الگوی خوبی در جامعه باشند. به شدت این روند هم رو به رشد هست و در ۵ سال آینده دامپزشکی به یکی از رشته های تاپ کشور تبدیل میشود.
اصلی ترین تفاوت بین دامپزشکی در ایران و خارج از ایران از نگاه شما چیست؟
اگر مقایسه بخواد انجام بشه؛ باید با کشورهای پیشرفته تر انجام شود چون خیلی از کشور ها از ما در این حرفه عقب هستند. به جرأت میتونم عنوان کنم دامپزشکی ایران در منطقه بهترین سطح را در اختیار دارد. چه از بعد علمی چه از بعد مقالات.
اما مشکل اساسی که اجازه نمیدهد دامپزشکی ما در ردههای بالا قرار بگیرد، «رویکرد قانون به این حرفه است». زیرا کاملا گنک است و قانون در برابر دامپزشکی سکوت اختیار میکند. به طور مثال برای فعالان در این حوزه مثل کلینیسین ها و…
در سطح کشور تمامی قانونهای مرتبط، به دو صفحه نمی رسد؛ و بخاطر گنگی کلمات شامل تفسیر های مختلف میباشد. علیالخصوص در حوزهی دام کوچک که این موضوع باعث عدم انسجام در دامپزشکی کشور می شود. زیرا انسجام به قانون احتیاج دارد که عملا در کشور موجود نیست.
نکتهی دوم، اگر بحث قانون و فرا دامپزشکی را کنار بگذاریم؛ بحث ارتباط دامپزشکی با علم روز دنیا در حوزه دام کوچک است. سرفصل دروس تعریف شده درسته چند بار بازنگری اما اگر اشتباه نکنم این سرفصل ماله سال ۱۳۵۰ است. در رشتهی شخصی خودم که رادیولوژی است؛ در اون زمان رادیوگراف وجود داشت. دستگاهها به شکل الان اختراع نشده بود؛ از همان زمان ۲ واحد رادیولوژی تعریف شدهبود. حتی بقیه دروس بیشتر تمرکز روی دامپروری بود تا دامپزشکی! البته نیاز جامعهی دیروز بوده و حتی امروزه نیز هست و بد نیست. اما دروس دامپزشکی در دانشگاهها هدفش تربیت دامپزشکی هست که به دامپروری کمک کند. اما جامعه از دامپزشک میخواد که فرضاً مار و یوزپلنگ ویزیت و درمان کند. بعد از موضوع قوانین، مشکل علمی و سرفصل دروس در دانشگاه ها وجود دارد.
جناب آقای دکتر ملازم، البته از سال ۹۷ سرفصل دروس دچار تغییراتی شده
در مورد تغییرات صورت گرفته اگر دقت کنید؛ بستگی به این موضوع دارد که چه کسانی در آن شورا بوده اند! اگر فرضا رادیولوژیست بوده، واحد رادیولوژی رو افزایش داده. اگر انگل شناس بوده انگل شناسی رو اضافه کرده. توجه جامعی بر روی سرفصلها نبوده کما اینکه دو سال قبل سرفصل دروس عوض شد. اما چون اعضای شورا عوض شدن سرفصل هم عوض شد و کاملا به شخص بستگی دارد.
البته سرفصل دروس زمانی می تواند اصلاح شود و بازخورد آن به جامعه ی دامپزشکی برگردد؛ که اساتیدی که در این زمینه تربیت و بورسیه کرده باشید. اما بخاطر مشکلات اقتصادی نمیشود این بازخورد را تامین کرد.
آقایدکتر ملازم، علاوه بر مشکلاتی که در رشتهی دامپزشکی اشاره کردید، بعضی از فعالان در این حوزه، مشکلات اصلی دامپزشکی را در اینکه این رشته بهجای وزارت بهداشت زیر نظر وزارت جهاد کشاورزی قرار گرفته و همچنین ازیاد دانشجو و فارغ التحصیل در این رشته عنوان کردهاند؛ نظر شما چیست؟
در عمدهی کشورها، دامپزشکی و پزشکی و مهندسی و در کل آموزش زیر نظر یک وزارت خانه است. اینکه علوم پزشکی آموزش خود را جدا کرده است به نظر من این اشتباه است.
به هر حال من فکر میکنم هیچ جامعهای درست نمیشود مگر اعضای آن درست شوند. دامپزشکان هم از این قاعده مستثنی نیستند. دامپزشکان زمانی میتوانند موفق شوند که خودشان تلاش کنند که این اتفاق بیافتد. دامپزشکان سعی بر این دارند که یک سر و گردن از باقی رشته ها بالاتر باشند. به همین دلیل تمایل به تحصیل در رشتهی دامپزشکی افزایش یافته است. زیرا دامپزشکی عجین شده با درمان دامها و حیوانات است.
در ارتباط با ازدیاد دانشجویان، همه بد عمل میکنیم چه دانشگاه سراسری؛ چه آزاد. مرز بندیای هم وجود ندارد. دانشگاه سراسریای داریم که بسیار ضعیف عمل میکند و دانشگاه آزادی هم داریم که بسیار خوب عمل می کند. به این بستگی دارد که چه شخصی در آن دانشکده تدریس میکند و چه شخصی تحصیل میکند.
موفقیت ارتباطی با این ندارد که شما در دانشگاه آزاد یا سراسری تحصیل میکنید. مهم این هست خودت کی هستی و چه هدفی داری و چه شخصی به تو تدریس میکند.
من موافق این نیستم که دانشجویان دامپزشکی زیادی جذب بشن اما این موضوع به جامعهی دامپزشکی بر نمیگردد. فرض کنید در بحث وکلا هر دانشگاهی رشتهی حقوق را میتواند داشته باشد. شما میتوانید لیسانس حقوق بگیرید. اما شما بعد از دریافت لیسانس حقوق، حقوق دان میشوید؟ میتوانید کار حرفهای کنید؟ خیر! بعضیها بر حسب علاقهی خانواده و باقی موارد حقوق تحصیل میکنند. اما تعداد وکلا در هر استان محدود است. کانون وکلا انتخاب میکند که چه تعداد صلاحیت دارند وارد حوزهی وکالت ، قضاوت و… شوند.
{در خارج از ایران} یک نهاد بر این موارد نظارت دارد. کاری به تعداد دامپزشک ندارد. در تمام دنیا به همین شکل است و مختص ایران نیست. تمامی اروپا دامپزشک تربیت میکنند اما در نهایت آیا همهی آنها دامپزشک فعالی میشوند؟ آیا همه اجازهی کار دامپزشکی دارند؟ خیر! اصلا همچین موضوعی نیست و حتما باید یک سری صلاحیتها داشته باشند. باید آزمونهایی رو پاس کنند و امتیازاتی جمع کنند و این امتیاز فرضا نشستن در لایو دکتر ملازم نیست!
جمع آوری امتیاز کاملا جدی و حرفه ای است. {در خارج از ایران} میتوانید با جمع آوری امتیاز، فعالیت خود را آغاز کنید. حالا {مهم نیست} از هر دانشگاهی که فارغ التحصیل باشید.
به صورت خلاصه عرض کنم خدمت شما، اگر بخواهیم دامپزشکیِ رو به رشدی داشته باشیم؛ و سرعت این کار رو افزایش بدیم، کما اینکه مطمئن هستم هم سرفصلها اصلاح می شوند و هم دامپزشکان اصلاح می شوند؛ جامعه دامپزشکان را در ردههای بالا میپذیرند. اما برای تسریع این روند ما خودمون تلاش کنیم. به تقویت علم و حرفهای بودن و تقویت طرز برخورد های اجتماعیمون که این مسائل می تواند در ۳ یا ۴ سال رشته ی مارو به بهترین و پر درآمد ترین رشته های کشور تبدیل کند.
آقای دکتر ملازم، چی شد که دانشکده دامپزشکی برن سوییس رو برای دستیاری انتخاب کردید؟!
ازدلایلی که باعث شد، دانشکده دامپزشکی برن سوییس از دانشکدههای منتخب من برای رزیدنتی باشه؛ این بوده که تو حیطهی مورد علاقه و تخصصی من دانشگاههای محدودی وجود داشتند که دستگاههای امآرآی یا سیتی اسکن فوق العاده قویای داشته باشن و اونها رو خیلی عالی تدریس کنن. من هم دوست داشتم این دو حیطه رو خیلی خوب یاد بگیرم و علمش رو وارد کشور خودمون کنم.
دانشگاههایی هم که رشتههای به روز و تخصصیای مثل رفتارشناسی حیوانات رو دارند هم واقعا محدود هستند. کشورما هم بهش خیلی نیاز داره. این هم از اون دسته رشته هاییست که دانشگاههای محدودی رزیدنسیشون رو دارند؛ کالجهای مخصوصی هستند که به طور جدی روی اونها کار میکنن؛ اگر واقعا کسی بخواد چیزهای جدید رو یاد بگیره و از همه مهمتر اینکه بخواد اون دانش جدید رو به کشور خودمون بیاره؛ واقعا عالی هست که برای رزیدنتی به دنبال همچین رشتههای دست نخورده و جدیدی بره که خیلی جای کار دارن. باید نسلهای جدید دامپزشکان به دنبالش برن و اونها رو بیاموزن. مثلا واقعا من نمیتوم به طور کاملا قطعی بگم این گربه افسردگی داره یا خیر.
چون این نیاز به تخصص خیلی خیلی حرفهای داره و نباید و نمیتونیم همینطور بدون داشتن !تخصص تو اون حیطه، الکی به صاحب دام نظر داد. صاحب دام میتونه تو گوشی خودش سرچ کنه و دلیلی برای غلط بودن حرفت پیدا کنه. چون با این کار داری با آبروی خودت بازی میکنی که بهتره اینکارو نکنی
ازدلایلی باعث شد که دانشکده دامپزشکی برن سوییس از دانشکده های منتخب من برای رزیدنتی باشه این بوده که تو حیطه ی مورد علاقه و تخصصی من دانشگاه های محدودی وجود داشتند که دستگاه های ام آر آی یا سیتی اسکن فوق العاده قوی ای داشته باشن و اونهارو خیلی عالی تدریس کنن و من هم دوست داشتم این دو حیطه رو خیلی خوب یاد بگیرم و علمش رو وارد کشور خودمون کنم و دانشگاه هایی هم که رشته های به روز و تخصصی ای مثل رفتارشناسی حیوانات رو دارند هم واقعا محدود هستند.
کشورما هم بهش خیلی نیاز داره و این هم از اون دسته رشته هاییست که دانشگاه های محدودی این رشته هارو برای رزیدنسی دارند و کالج های مخصوصی دارند به طور جدی روی اونها کار میکنن و اگر واقعا کسی بخواد چیزهای جدید رو یاد بگیره و از همه مهمتر اینکه بخواد اون دانش جدید رو به کشور خودمون بیاره واقعا عالی هست که برای رزیدنتی به دنبال همچین رشته های دست نخورده و جدیدی باشه که خیلی جای کار دارن باید نسل های جدید دامپزشکان به دنبالش برن و بیاموزن اونهارو.
مثلا واقعا من نمیتوم به طور کاملا قطعی بگم این گربه افسردگی داره یا خیر چون این نیاز به تخصص خیلی خیلی حرفه ای ای داره و نباید و نمیتونیم همینطورب بدون داشتن تخصص تو اون حیطه الکی به صاحب دام نظر داد و صاحب دام میتونه تو گوشی خودش سرچ کنه و دلیلی برای غلط بودن حرفت پیدا کنه چون با این کار داری با آبروی خودت بازی میکنی که بهتره اینکارو نکنی…درنهایت بهتره اینجوری بگم که برید دنبال رشتههای تخصصی جدید و ناب و دست نخورده؛ اونها رو به ایران بیارید و درنهایت با یادگیریشون یجورایی حالشو ببرین!
آقاي دکتر ملازم، خیلیها از نبود کار در این رشته صحبت میکنن. با اینکه فعالیتها در این رشته بسیار گسترده هست؛ به طوریکه میگن درشهرهایی مثل تهران تعداد دامپزشکها داره از تعداد دامهای این شهر بیشتر میشه(!). نظر شما چیه؟ این حرفهایی که گهگاه زده میشه اصلا قابل استناد و درست هست؟
به جرات میتونم بگم 80% کلینیسینهایی که دارن کار میکنن؛ نه فقط توی تهران بلکه تو اکثر شهر ها، واقعاً به بهترین نحو کار میکنن. واقعاً پرطرفدارند و کارشون عالیه. اون 20% باقیمانده که توی کل رشتهها و کارها هم وجود دارند؛ همیشه ناراضیاند. درحال گلایه کردن و ناله کردن هستند. چون خودشون تلاش زیادی نمیکنن همیشه غر میزنند. فقط ادعا دارند. درحالیکه فقط درحال درجا زدن هستند و علمشون به روز نشده. کم کاری از خودشون بوده که دارند ضعیف کار میکنن. باید بگم که ما با پزشکا از لحاظ حمایتهایی که اَزمون میشه، خیلی فرق داریم. چون پزشکها وزارتخانه برای خودشون دارن و کلی امکانات مالی و ارز و وام بهشون تعلق میگیره.
دولت هم نرخ مشخص شدهای براشون گذاشته و توقع داره همون رو رعایت کنند. ولی ما علناً انگار داریم با علممون توی بازار آزاد کار میکنیم. هرکسی با بیشترین علم، بهتر و اصولیتر و با صداقت بیشتر و حاشیه و جروبحثهای کمتر کار کنه؛ مسلماً موفق خواهند بود. مهم اینه توهم دانش نداشته باشیم. هرروز خودمون رو به روز کنیم. چون بیزینس این کار و هرکار{دیگهای} هیچ تعارفی با شما نداره. اگه خوب و درست کار نکنی؛ و علم اساسی و درست نداشته باشی؛ خیلی زود حذف خواهی شد از بازار.
ما واقعا! آدمهای الکی پر ادعا زیاد داریم. ولی تو همین تهران افراد کمی هستن که دارن توی حیطهی دندانپزشکی حیوانات یا حیطهی چشم پزشکی حیوانات، به نحو احسن کار میکنن. خیلی خوب هم دارن پول در میارن که الحق و الانصاف بهترین هستند و حقشون هم هست. ادعای الکی نداشته باشیم و به جاش علم و تخصصمون رو بیشتر کنیم. بازار زیاده و انقدر افرادی هستند که به ما اعتماد نمیکنن و دامشون رو میبرن پیش فردی که از نظر تجربی بهتر از شماست.
درحالیکه تکنسین هست و دکترا و تخصص نداره. مثلاً حیوان دام بزرگشون که خیلی بارزش هست رو میبرن پیش تکنیسین. نه یک دکتر مخصوص به اون دامشون! وقتی ما علم و تخصص زیادی نداشته باشیم و چیزی بیشتر از اون تکنسین نداشته باشیم؛ دقیقا همین اتفاق میوفته. من نمیگم تکنسینها خوب نیستن؛ ولی به نظرم هرکسی در تخصص خودش باید به بهترین نحو عمل کنه و این نشانهی ضعف ما دامپزشک هاست که گهگاهی این اتفاق ممکنه بیافته. مثل این هست که شخصی که بیمار شده، به جای اینکه بره دکتر ترجیح میده بره پیش پرستار تا درمان بشه.
جناب دکتر ملازم نظر شما راجع به حقوق حیوانات چیه؟ در بعضی کشورها قوانین سخت گیرانهای وجود داره که در صورت آسیب رساندن افراد به دامها و حیوانات، حتی {آزار و اذیت از جانب} خود صاحب دام، مورد مواخذه قرار میگیره. خودتون هم در خارج از ایران بودید و میتونید مقایسهی درستی داشته باشید با ایران
این مسئله مستقیماً با فرهنگها ارتباط داره. حقوق حیوانات از طرفی خیلی با مدنیت ارتباط مستقم دارد. یعنی اینکه یک زمانی که اجداد ما در رمهها زندگی میکردند. که حتی حقوق انسانی هم تعریف نمیشد! وقتی مردم شهرنشین شدند و مدرنیته رواج پیدا کرد؛ اومدن و حقوقی رو قرار دادن و تعریف کردند. اما همونجا هم حقوق حیوانات باز آنچنان معنی نداشت. حتی حقوق انسانهای همجوار دچار مسائل و مشکلاتی بود. مثلاً همچنان برده داری رواج داشت. اما هرچه انسانها جلوتر رفتند و مدرن تر وآگاه تر شدند و مدنیت بیشتری پیدا کردند؛ متوجه شدند که ما و حیوانات در یک چرخهی حیات همگی درکنار هم زندگی میکنیم؛ که در اون حیوانات هم هستند. فلذا برای حیوانات حقوق بهتری رو تعریف کردند.
شهرنشینی به اون منظور که درشهر یا روستا زندگی میکنیم نیست. بلکه به منظور حقوق شهروندی و حقوق همدیگه هست. {امروزه} یواش یواش داریم این اصول رو بهتر درک میکنیم و رعایت میکنیم. این {رعايت کردن} منجر میشه ما حقوق حيوانات رو هم بهتر درک کنیم. اتفاقاً در همین زمان هست که حقوق حیوانات تصویب خواهد شد. وقتی این مسئله دغدغهی خیلیها بشه و حیوان آزاری هزینه بر بشه. البته این حقوق خیلی جاها تعریف شده ولی ازش استفادهای نمیشده و الان تازه داره ازش استفاده میشه. که این عالیه.
برای مثال در هیچ کشوری در دنیا، سگ یا گربهی ولگرد تعریف نمیشه. شهرداریها، سگها و حیوانات رو درجایی نگهداری میکنند؛ واکسن میزنند و عقیم میکنند. از مردم دعوت میکنند که کسانی که براشون حقوق حیوانات بسیار پر ارزشتر از سایر مردم هست، بیان و به اونها گهگاهی در حد نیاز اون حیوانات، کمک کنند. بهشون رسیدگی کنند. چون این{حيوانات} نباید بدون سرپرست باشند. ممکنه هم به خودشون و هم به سایر حیوانات و حتی به انسانها لطمه بزنند. ممکنه با زجر زندگی کنند. هیچ حیوانی نباید بدون مسئول وجود داشته باشه. خیلیها هستند که این مسئولیت رو پذیرفتند. راه نجات حیوانات اینه که سرپرست و مسئولشون بشیم.
از نظرشما دامپزشکاني که دوره دکترای عمومی را تمام کردهاند؛ باید درآزمون تخصص شرکت کنند؟
نه به هیچ وجه چون ما هنوز دکترعمومی فوق العاده درست و خوب کم داریم. تخصص تنها امکانی که به شما میده، اینه که بهتون کمک میکنه و تایم بیشتری در اختیارتون قرار ميده. تا بهتر و بیشترِ وقتتون رو بتونید برای مطالعه تو حیطهی مورد علاقتون صرف کنيد.
خیلی از دامپزشکهایی که دارن همین الان در سطح کشور به عنوان بهترینها در دامکوچک یا دامبزرگ و چه باقی حوزههای متنوع دامپزشکی کار ميکنن؛ بدون گرفتن تخصص به نحو احسن فعال هستن. اگر خودِ بچهها بخوان، میتونن بهترین پزشکها و متخصصهای حرفهای در حیطهی مورد علاقشون که حالا میتونه دام کوچک و بزرگ و… باشه، وارد بشن. مهم اینه تایم بیشتری بذارن و بیشتر درس بخونن. تخصص فقط بهتون کمک میکنه تایم بیشتری داشته باشید تا تحقیق کنید و درس بخونید. ولی شما اینها رو بدون گرفتن مدرک تخصص هم میتونید انجام بدید. اگه واقعاً علاقه داشته باشید.
{مثلاً} مگه ما رشتهی تخصص حیات وحش یا چشمپزشکی حیوانات یا دندانپزشکی حیوانات داریم در داخل ایران؟ درسته نداریم ولی ببینین چطور خیلی از بچهها دارن کارهای خارق العادهای انجام میدن؛ بدون اینکه تخصصش رو داشته باشن. ولی سوادشون در حد تخصصه (البته توهم دانش هم ندارند اونهایی که به شدت موفق هستند). مثلاً بهترین دامپزشک در حیطهی اسبمون دامپزشکهای عمومی هستن. اتفاقاً چه بهتر که بچهها، دامپزشکها و کلینیسینهای عمومی عالی و تاپی بشوند.
آقای دکتر ملازم برخی دوستان پرسیده بودند که برای شرکت در آزمون تخصص رادیولوژی، چه منابعی رو معرفی میکنید؟
برای رادیولوژی، دانشگاه تهران که منابعش مشخصه. باید بچهها کلیهی جزوات اساتید کل کشور رو مطالعه کنن. چون سوالات رو همه طرح میکنن و یک بانک و در واقع استخر سوالاتی وجود داره که سوالات از اونجا انتخاب میشه. به اضافهی کتاب مرجعی که مورد قبول اکثریت اساتید هست به اسم Kelly و خب مسلماً باید آناتومی و فیزیولوژی رو هم به نحو احسن بلد باشند. سوالات از این دو بخش و مخصوصاً آناتومی هم زیاده.
جناب دکتر ملازم این درسته که در مصاحبهی تخصص رادیولوژی دانشگاه تهران، خانومها موفقترن و بیشتر پذیرش میشن؟
کلاً ما رزیدنتهای رادیولوژیست فعالمون 12 تا هستن. که 5 تاشون پسرن و 7 تاشون هم دخترن. بله 2 نفر بیشتر دختر گرفتیم! این هیچ ربطی به جنسیتشون نداره و تنها دلیلش هم بیشتر بودن دانششون بوده. چون بیشتر درس میخونن و اصولاً رتبهی اول تا سوممون هم دخترا میشن. هیچ فرقی هم برای ما در بین اونها نیست. ما یک تیم هستیم. با این 12 عزیز در دانشگاه که همه خیلی به هم کمک میکنند. همه در تلاشاند. باهم خیلی احساس خوبی داریم. اگرحتی یکی از ما نباشه بقیه احساس بدی خواهند داشت. چون همگی باهم به پیشرفت هم کمک میکنیم.
همینجا، جا داره از اساتید عزیزمون هم یادی کنیم که بسیار در این همبستگی ما نقش داشتند. همچون دکتر وجهی، دکتر بسیجیفرد، دکتر سروری که اینها وجودشون باعث فزونی علم ما میشه. همینطور دکتر مشکینی عزیزم که نیستن و بازنشسته شدن درحال حاضر. همهی این بزرگواران در تشکیل یک تیم خوب نقش داشتند. انشاالله سایشون مستدام باشه.
از نظر شما برای دوران تخصص بهتره که در خارج از کشور ادامهی تحصیل بدیم یا در ایران ادامه بدیم؟
اگر به خارج از کشور برای تخصص سفر میکنید و بعد برمیگردید به ایران؛ خب آره! اصلاً اشکالی نداره. بله به شدت این رو توصیه میکنم. چون متاسفانه علم ما در این بازه از زمان به شدت یخ زده و فریز شده. به خاطر اینکه هم بودجهایی نیست که افرادی رو بورسيه کنه و به خارج از کشور بفرسته؛ همچنين متاسفانه خیلی از اساتید و دانشجوهای خوبمون از ایران برای همیشه رفتند. علممون درواقع داره فریز میشه! ما باید علممون رو به روز کنیم و بعد که مهد علم شدیم، به ایران بیاییم و به کشور خودمون خدمت کنیم.
آقاي دکتر ملازم به عنوان سوال آخر، چهچیزی رو به عنوان عامل و رمز موفقیت دانشجویان فعلی و آینده دامپزشکی میدونید؟ چه چیزی رو باید اولویت قرار بدن؟
مثلاً من یه زمانی با خودم فکرمیکردم که اگه یه روزی یه آدم موفقی شدم، یه کتابی از اونچه که برمن گذشت و عوامل موفقیتم رو بنویسم و ارائه بدم. ولی سرنوشت و زندگی آدم گاهی چیزهایی رو سرراهت قرار میده و بهت میده، که خیلی با اون چیزی که میخواستی ممکنه متفاوت باشه. ولی حتی بهتر از اون چیزی هست که تو میخواستی!
مثلاً من جزء اهدافی که 10سال پیش برای خودم نوشته بودم؛ این بود که رنگ سفید و مدل 2در از ماشین مورد علاقمو داشته باشم. ولی همیشه ماشینم یه چیز دیگه بوده. البته رنگش هم مشکی و مدلشم 4 در بوده! نه اینکه نشده باشه و نتونم داشته باشمش؛ ولی واقعیت اينهکه زندگی خیلی چیزای خوب رو دور از دسترس تو ممکنه برات بذاره که بهتر از اون چیزی هم هست که فکر میکنی. شرطش اینه که سر بزنگاهها و در دوراهیهایی که قرار میگیری، تصمیم درست بگیری.
بدون هیچ غرض ورزی و خصومت و هیچ تیرگی دیدی. تصمیمهایی که میگیری دقیقاً مثل شطرنج باید دقیق و درستترین باشه. چون این تصمیمها سرنوشتت رو تعیین میکنه. اینکه بگی من باید و حتماً ماشین سفیدرنگ 2در داشته باشم ولاغیر، یعنی تعصب. تعصب خیلی بده چون تو رو کور میکنه و انتخاب هات رو ناقص میکنه. در زندگی و انتخابهای بد هم سرنوشت بد و نادرستی رو براتون به دنبال خواهد داشت.
چیزی که بزرگان و دانشمندان حوزهی جامعشناسی میگن، این هست که باید از 10تا انتخابی که انجام میدی، حداقل 6تاش درست باشه. کمتر از این، نشانهی شکست هست. یعنی اگر 5تا انتخابت از 10تا درست باشه، یعنی تو شکست خوردی! راهی جز شکست نخواهی داشت. درصورتی که 6تا یا بیشتر از 6 انتخاب درست داشته باشی، حتماً مطمئن باشید که موفق میشید. مهمتر از همه اینه که تو اون موفقیت رو با تمام وجود احساس میکنی و درک میکنی که من موفق هستم.
بسیار هم عالی؛ آقای دکتر ملازم، واقعا ممنونیم که وقتتون رو در اختیار ما قرار دادید. ما و همهی بچهها از صحبت هاتون استفاده کردیم.
خواهش میکنم. خیلی خوشحال شدم. شبتون بخیر و خداحافظ همگی شما باشه انشاالله.
نويسندگان: سارا غلامي و آرمين پيشکاری
About آرمین پیشکاری
دانشجو دکتری عمومی دامپزشکی؛ هم بنیانگذار گروه دامپزشکی ایران - مدیر مباحث و فناوری
سایر نوشته های آرمین پیشکاری
دیدگاهتان را بنویسید