مقالات وبسایت

گفت و گو با دکتر ماکنعلی؛ رئیس سازمان دامپزشکی کشور

گفت و گوی اختصاصی گروه دامپزشکی ایران با جناب دکتر ماکنعلی؛ ریاست سازمان دامپزشکی:

مجری، مجتبی سالاری: امروز در خدمت رییس سازمان دامپزشکی کشور هستیم و از جناب دکتر بسیار ممنونیم که این وقت باارزش رو در اختیار ما گذاشتند. جناب دکتر ماکنعلی قبل از پرسیدن سوال ها اگر صحبت مقدماتی ای دارید لطفا بفرمایید…

مهمان، دکتر ماکنعلی: بسم الله الرحمن الرحیم. خیلی خوش اومدید دوستان به سازمان. عرض سلام و ادب دارم خدمت شما گروه جوانی که امروز اومدید و واقعا آدم از دیدنشون لذت میبره. چون دیدن تلاش های نسل جوانی چون شما واقعا لذت بخشه چون ملاقات با چهره های جوان متاسفانه خیلی مرسوم نیست و این دیدار با جوانان برای ما واقعا خوشنود کننده هست . من معمولا آدم رسانه ای ای نیستم ولی گروه شما (تیم رسانه‌ای گروه دامپزشکی ایران) برای من محترم هست و دوست دارم که از این فرصت پیش آمده نهایت استفاده رو داشته باشیم. من در خدمت شما هستم…

مجری، مجتبی سالاری: بسیار ممنونیم جناب دکتر. هرچند سوالها زیاد هست ولی گزیده ای از اونهارو از محضرتون میپرسم…

جناب دکتر چطور شد که شما به رشته ی دامپزشکی وارد شدید و مراحل رو طی کردید و هم اکنون به در مقام رئیس سازمان دامپزشکی قرار دارید؟

من در سال 1365 در دبیرستان امام خمینی(ره) خرم آباد استان لرستان که یکی از بهترین دبیرستان های کشور در اون زمان بوده و من بعید میدونم در کشور ما همتایی برای دبیرستان هایی همچون اون دبیرستان از نظر دبیرهایی که ما داشتیم و کیفیت تدریس و امکاناتی که ما داشتیم نسبت به خیلی ازدبیرستان ها و آموزشگاه های امروزی وجود میداشت.

در اون دبیرستانی که ما درس میخوندیم یک کلاس چهارم دبیرستان بود که 34 نفر از 36 دانش آموز اون کلاس در رشته های دکتری قبول شدیم. و من کسی بودم که سومین اولویت انتخابیم دامپزشکی دانشگاه شیراز بود و دلیلش هم تنها اون حس و احساسم به این رشته بود. پدر من قبلا گاوداری شیری داشتند و تکنسین عزیزی که برای واکسن زدن گاوهای ما میومدن هم در راه رفتن مشکل داشتن متاسفانه و شان و منزلت خاصی برای من قائل میشدن و یک احساس خاص خوبی نسبت به بنده داشتن و من هم خیلی به ایشون احترام می‌گذاشتم و در خانواده ی ما هم کار کشاورزی و دامپروری علاوه بر شغل های رسمی دیگه ای که داشتند، وجود داشته و من در کنار پدر در این شغل هم بودم. علیرغم اینکه برادرم تاکید کرد غیر از 12 رشته ی پزشکی هیچ رشته ای رو نزنید (اضافه میکنم که در اون زمان حق انتخاب 12 رشته رو داشتیم) و من در زیرگروه 2 که شامل دندانپزشکی و داروسازی بود رتبه 220 شده بودم ولی هیچ کدوم از رشته های اون زیرگروه رو نزدم به هردلیل درست یا غلطی که بود؛ شاید 99 درصدش منطقی به عنوان آینده نگری در اون نبوده… به هرحال من در اولویت سومم که دامپزشکی بود قبول شدم.

من برای انتخاب رشته، به همراه همسر خواهرم به دیداردکتر میرزایی که جراح عمومی و رییس بیمارستان ایران در خرم آباد  آباد بودند رفتیم – انشاالله هرجا هستن و اگر در قید حیات هستند خدا حفظشون کنه – از ایشون پرسیدیم که برای انتخاب رشته چه کنیم… ایشون رتبه ی من رو که دیدند گفتند “خیلی عالیه و شما بیا فیزیوتراپی بزن؛ از هر رشته ای بیشتر مورد نیازه این رشته ی فیزیوتراپی و حتی من هم در این راه بهت کمک میکنم.”  ایشون داشتن از دید و زاویه ی نیاز بیمارستان خودشون و دید خودشون به {انتخاب رشته} من نگاه می‌کردن .

ولی من توصیه ی ایشون رو قبول نکردم و به همین رشته ی دامپزشکی اومدم. ولی یکی دیگر از دوستانم توصیه ی ایشون رو پذیرفتن و الان یک فرد بسیار موفقی در رشته ی خودشون هستن. من وقتی دامپزشکی قبول شدم و رفتم دانشگاه، هرکی از ما میپرسید و به هرکی میگفتیم که رتبه ی ما اون بوده و من با اختیار خودم دامپزشکی رو انتخاب کردم باورشون نمیشد در حدی که مجبور میشدیم برخلاف رسم و رسوم اون دوران عمل کنیم و کارنامه و رتبمون رو نشون بدیم به دوستانی که رتبه ی خوب و سه رقمی من رو باور نمیکردند.

الان از هرکسی بپرسی شاید بگن که آقا شما اشتباه کردی ولی خب من علاق ی شخصیم بود و هیچ منطق آینده نگری ای هم در اون زمان در ذهن من نبود که بگم من می‌خوام فلان کار رو انجام بدم و شاید تنها چیزهایی که باعث ایجاد این علاقه در من شد، همون شغل پدرم و اون احترام و حس خوبی که تکنسین و یا دکتر دامپزشکی دامداری ما در من ایجاد کرده بود رو میتونم نام ببرم.

من یادم نمیره که در سال 64 که سال سوم دبیرستان بودم هم در دانشگاه آزاد امتحان دادم و پزشکی دانشگاه ازاد کرج قبول شدم ولی نرفتم. البته اونموقع دیپلم برای قبولی در دانشگاه ازاد الزامی نبود. به هرحال اینها عوامل شخصی و احساساتی و محیطی و خانوادگی ای بودند که من این رشته رو انتخاب کردم و به دانشکده دامپزشکی شیراز رفتم و دکترام رو گرفتم و یک مسیر خاصی رو انتخاب کردم. بعد در یکی از سخت ترین و محروم ترین مناطق کشور که حاجی آباد هرمزگان بود رفتم و در اونجا بود که فهمیدم زندگی یعنی چی.

تا قبل از اون دوران من نمیدونستم پول یعنی چی و زندگی یعنی چی و فکر میکردیم شرایط کشور در همه جا یکسانه ولی اونجا بود که فهمیدیم گروه های اجتماعی ای که در کشور هستن یعنی چه. من در اون شهرستان تجارب بسیار بسیار زیادی رو کسب کردم در اون مدت 5 سال و 6 ماه که هرمزگان بودم. بعد یک امتحانی دادم و برای گرفتن تخصص در حیطه تکنولوژی بیماری های قابل انتقال به کشور فرانسه رفتم و وارد دانشکده مزون آلفورد پاریس شدم.

بعد از اونجاهم به ایران اومدم و در سازمان دامپزشکی ایران مشغول به کار شدم و با عناوینی همچون کارشناس قرنطینه داخلی ورئیس گروه قرنطینه داخلی و کارشناس قرنطینه مرزی و رئیس گروه قرنطینه مرزی و معاون رییس اموربین الملل فعالیت کردم و نهایتا طی تغییر و تحولاتی که به وجود آمد به مدت 8 سال و 6 ماه مشاور سازمان ملل در آسیای میانه و خاورمیانه در اف ای او (FAO) شدم و بعد از یه مدتی که اونجا کار کردم به قول خارجی ها اپروچ شدیم توسط اتحادیه اروپا و از من خواستن که باهاشون کار کنم و من هم به مدت 2 سال و 8 ماه به عنوان مشاور و درواقع اینترنشنال وترینری اپیدمیولوژیست (international veterinary epidemiologist) اتحادیه اروپا کار کردیم برای اجرای پروژه های ای اچ تی پی. بعد اعلام کردند که ما تو ایران بهتون نیاز داریم و بعد هم که آقای حجتی فرمودن که جنگ شده و باید بیاین و در خدمت کشورتون باشین.

بعد هم با سنگین ترین بحران بهداشتی کشور مواجه شدیم با عنوان آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان. بنده طرحی رو ارائه دادم که اون طرح باعث شد صنعت طیور ایران به عنوان یک مدل کلاسیک در دنیا عارضه ی بی پی  پی ای ایران  رو کمربند ایمنی زدیم. خوشبختانه کشور ما کشوری هست که صنعت طیور، از لحاظ بهداشتی، سال های رویایی خودش رو در چند دهه‌ی اخیر داره طی میکنه و علی رغم سختی‌ها و پیچیدگی‌هایی که وجود داره، الان با سیستمی که داریم دیگه چیزی به نام بیماری‌های فرامرزی در حیطه طیورمون که آزار دهنده باشه در داخل کشورمون دیگه نداریم

به هرحال آقای دکتر حجتی به ما امر کردند و ما معاونت بهداشت و پیشگیری رو پذیرفتیم و دکتر خاوازی هم که وزیر جهاد کشاورزی شدند – ما از قبل در شیراز باهم بودیم و من درخوابگاه دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز بودم و دوستان بسیار خوبی در اونجا داشتم از جمله آقای خاوازی – ایشون بعدها دستور دادند ما به عنوان مسئول در سازمان دامپزشکی کشور مشغول بشیم.

 

جناب دکتر به عنوان سوال دوم، سازمان دامپزشکی کشور به عنوان عالی ترین مقام دامپزشکی کشور، چه مقدار بر ظرفیت دانشکده‌های دامپزشکی نظارت و دخالت و احاطه دارد؟

در کشور ما میشه گفت پذیرش دانشجو مبنایی بر اساس میزان نیاز نداره.دوره های آموزشی و توسعه ای و سیستم آموزشی در تمام دنیا مبنای پذیرش دانشجو در اونها، نیاز در اون کشور هست.  برای مثال می‌گویند در کشور ما به یه تعداد معینی دامپزشک نیاز داره و براساس اون نیازی که کشورشون داره برنامه ریزی می کنند و هزینه می کنند و همون تعداد رو پذیرش میکنن و بهشون آموزش می دهند و تربیتشون میکنند. آموزش هایی که به اون تعداد دانشجوشون می‌دهند منتهی به مهارت و skill میشه. یعنی آموزشی که منتهی به مهارت میشه ارزش داره و این دوستان که دارای دانش و مهارتی در کنار هم هستند، برای برآورده کردن اون مهارت وارد عرصه‌ی فعالیت می‌شوند.

متاسفانه در کشور ما به این‌صورت نیست. مبنای اون تعداد دانشجویی که پذیرش میشن، نیاز نیست. تعیین نمیشه که یه تعداد خاصی براساس نیاز کشورمون دانشجو گرفته بشه و یه تعدادیشون به خارج برن و دانش جدید رو بیارن به کشور و تعداد معینی به عرصه های مختلفی به صورت هدفمند وارد بشن…

طبق ماده 21 و در کمیته ی آموزشی که با وزارت علوم داریم، ما در این حوزه‌ها ورود پیدا کردیم و معتقدیم باید درکشور ما، شورای عالی دامپزشکی به وجود بیاید؛ که برای مثال این اجازه را داشته باشد که بگوید چه تعداد معینی براساس نیاز کشور باید درهر سال دانشجوی دامپزشکی پذیرفته شود. کسی که میخواهد رئیس دانشکده ی دامپزشکی بشود رو باید شورای عالی دامپزشکی تایید کند.

از نظر مدیریت حتما افق مدیریت و سم مار کبری رو شنیدید! ما در حیطه آموزش باید سعی کنیم هرکسی که بلافاصله فارغ التحصیل میشه رو بهش اجازه کار ندیم. {پس از فارغ التحصیلی} باید یک دوره هایی طی شود. چون هیج جای دنیا به این صورت نیست که شما امروز فارغ التحصیل بشی و فردا، عضو نظام دامپزشکی کشور باشی چون باید یک دوره‌هایی بعد از فارغ التحصیلی طی بشود و صلاحیت اون فرد احراز بشود و بعد فرد شروع به کار کند.

با همکاری نظام دامپزشکی و مجلس شورای اسلامی  باید به سمتی حرکت کنیم که آموزش‌های کشور ما متناسب با نیاز کشور ما باشد. واقعیت تلخی که وجود دارد این است که تعداد دانشکده‌های دامپزشکی ما متناسب با نیاز کشور نیست. چه آزاد و چه دولتی، و فراتر از نیاز کشور هست و اگر اینها مدیریت نشوند، ممکن است بحران به وجود بیاید. بحران‌های متعددی می‌تونه هرکدام از گروه های جامعه برای دیگری به وجود بیاورد. این حجم زیاد دانشجویی که گرفته می‌شود متناسب با نیاز کشور نیست و یک روزی باید کمیته‌ای تشکیل شود که این کمیته به دانشگاه اجازه دهد چه تعداد دانشجو بگیرد ویا اصلا نیاز به کدام دانشگاه ها نیست و باید تعطیل شوند.

ما تلاش می‌کنیم و اعتقادمان بر این است که از طریق مجلس شورای اسلامی و کمیته هایی که وجود دارد، افراد براساس کمیتی متناسب با نیاز وارد دانشگاه شوند. ما به همین جهت برنامه‌هایی داریم و کارهایی انجام دادیم و احکامی رو بنده صادر کردم و کمیته ای تشکیل دادیم تحت عنوان کمیته آموزش. انشاالله که تلاش هایمان مفید واقع بشود. ما دنبال این هستیم که آموزش هایمان نیاز محور باشه چون آموزشی که نیاز محور نیست، نه تنها اثرات مثبتی ندارد، بلکه اثر منفی نیز خواهد داشت.


همچنین سایر گفت و گو های اختصاصی گروه دامپزشکی ایران را بخوانید:

گفت و گو با ریاست سازمان نظام دامپزشکی کشور

گفت وگو با ریاست دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران


جناب دکتر مدت زیادی نیست که شما در کسوت ریاست سازمان هستید، ولی ممنون میشم که بفرمایید در همین مدت کم، چه فعالیت‌هایی توسط شما صورت گرفته؟

ببینید من 1 آبان سال 96 به عنوان معاون سازمان دامپزشکی کشور و معاونت بهداشتی و پیشگیری شروع به کار کردم. از 1 آبان 96 تا 27 اریبهشت سال 99، ما 191 کار جدید انجام دادیم. یکی از کارهایی که ما انجام دادیم، برنامه جامع ملی کنترل آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان رو نهایی و ابلاغ و اجرا کردیم. نتیجش هم این هست که الان علیرغم اینکه کشورهای قزاقستان و روسیه و آلمان و مجارستان و رومانی درگیر آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان هستند. ما به شکلی مدیریت و برنامه ریزی کردیم که دیگه بحران های سال 96 با 26 میلیون معدوم سازی و بحران سال 95 با 12 میلیون معدوم سازی رو شاهد نخواهیم بود. یکی از کارهای بسیار بزرگی که انجام دادیم این بود که تمهیدات این برنامه جامع ملی را انجام دادیم. یکی دیگر از برنامه های بسیار خوبی که ما در این مدت انجام دادیم، برنامه ی ملی کنترل لکه سفید یا white spot بود. در سال 99، کمترین کانون های لکه سفید رو در تاریخ پرورش میگو در کشور رو داریم که این امر یکی از نتایج آن برنامه ی ملی جامع بوده. برنامه ملی 5 محور دارد.

اگر بخواهیم در بحث بیماری‌ های فرامرزی‌ بگوییم، در طیور آنفولانزای فوق حاد ‌پرندگان، در‌آبزیان وایت اسپات (white spot)، در دام سبک PPR، برنامه جامع ملی رو پیاده کردیم و الان این سه بیماری با وجود اینکه در شرایط بسیار عادی، همیشه برای کشور ما آزار دهنده بوده اند، از زمانی که من این مسئولیت را به عهده گرفتم – حالا چه در عنوان معاونت بهداشتی و چه حالا که ریاست سازمان رو برعهده دارم – این سه بیماری فرامرزی که آسیب های بسیار سنگینی رو بر کشور تحمیل می‌کرد را مدیریت کردیم.

ما در حوزه‌ی بحث سلامت مواد غذایی در ۶ محصول برای اولین بار NRP را بر اساس ‌مصوبه‌ی شورای اتحادیه اروپا پیاده کردیم. الان به خاطر فراهم شدن آن بستر هست که سالانه حدود 800 الی 900 هزارتن شیر و فراورده‌های لبنی صادر میکنیم، که بر اساس همین مصوبه و پیاده کردن  NRP هست که توانستیم محصولات مان را وارد بازارهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا بکنیم و صادرات فراوانی در زمینه شیر و محصولات لبنی در کشور برهمین اساس انجام میشود.

ما در حوزه پروتکل بهداشتی با کشور ترکیه در پروژه های کراس بوردر (cross border) و بین مرزی که با ترکیه و پاکستان داریم، کارهای قابل توجهی انجام دادیم. یکی ازاین بزرگترین کارها برای اولین بار بعد از انقلاب ما بذر واکسن در کشور تولید کردیم. ما بحث هایی با نام های purification و identification و …  در بانک جهانی قرار دادن آن عامل بیماری و … را برای بذر واکسن تب برفکی و آنفلوانزای فوق حاد پرندگان در کشورمان برای اولین بار با کمک دانشگاه آدلایت استرالیا عملی کردیم و الان ما بذر این دو عامل بیماری را به صورت رایگان در اختیار تولید کننده ها قرار میدهیم {بذر واکسن فوق حاد پرندگان و تب برفکی} کار بسیار بزرگی هست که در ایران اتفاق افتاده. البته عملیات با کمک بخش معاونت علمی کاربردی ریاست جمهوری توسط جناب اقای دکتر ستاری  صورت گرفته بود که برای اولین بار برای 2 واکسن PPR و تب برفکی در این زمینه علاوه بر خودکفایی، به صادرات به کشورهای همسایه نیز رسیدیم؛ با وجود تمام شرایط های سختی که در کشور داریم. الان فقط یک شرکت دانش بنیان که ایرانی هم هست هفته ای 500هزار دز تب برفکی تترا و روغنی تولید میکند که تقریبا حدود 26 میلیون نیاز واکسن کشورمان برای بخش گاوی هست که تولید می‌کنیم. الان توان صادرات بیش از 50 میلیون دز واکسن در کشور ما وجود دارد.

در حوزه‌ی نظارت بر بهداشت عمومی برای اولین بار در ایران برنامه ملی کاهش‌ سالمونلا را طراحی و ابلاغ و اجرا کردیم. این کار بسیار سختی است ولی ما انجامش دادیم و روی آن برای اولین بار مطالعه انجام دادیم و نقشه‌ی سالمونلا را در کشور مشخص کردیم. برای اولین بار MPCP  را اگر برگردیم به گذشته می‌بینیم که همیشه یک سری درگیری هایی بین دامپزشکی و وزارت بهداشت در مبحث بروسلوز بوده. هم اکنون موردهای بروسلوزمان نسبت به گذشته به شدت کاهش پیدا کرده. با گسترس سیستم‌های گزارش دهی و تشخیص، موارد بروسلوز در استان تهران در سال 98 از ۶۰۰۰  مورد انسانی به ۳۸۰  کاهش پیدا کرد.

در حوزه‌ی آبزیان علاوه بر اینکه استانداردهای سختگیرانه ی اتحادیه اقتصادی اوراسیا را در کشور پیاده کردیم، الان ۶۴ واحد آبزی ما برای اولین بار وارد لیست کشور چین شده که محصولات ما مستقیم به کشور چین وارد می‌شود. ورود و دستیابی به مارکت محصولات مرتبط با دامپزشکی، همان تابلوی بالینی کارایی دامپزشکی کشور در مورد پیاده کردن استاندارد های دامپزشکی هست .در حوزه ی قرنطینه حدود 11 سامانه مختلف داریم که اینها پایه‌ی سامانه بازارگاه برای هوشمند کردن توزیع نهادها هست که من امروز (22 مهر 1399) دومین بخشنامه را ابلاغ کردم در این باره…که ما از اظهار و ترخیص و خروج و حمل و تایید تخلیه و جوجه ریزی و بارگیری در کشتارگاه و تایید کشتارگاه وغیره خبردار شویم؛ اینها در سامانه ما هست. اتفاق خوبی که افتاده این است که ما براساس این سامانه ها، در حال خارج کردن واحدهای مرغداری غیرمجاز از گردانه هستیم. در حوزه ی نیوکاسل هم برنامه ی ملی مهار نیوکاسل در روستاها را عملیاتی کردیم. خیلی ها با سیستم قبلی مخالف بودند چون سختی های بسیاری داشت.

در حوزه‌ی نظارت های بهداشتی و واردات گوشت قرمز، قبلا یک سیستم کاملا سختی داشتیم که باید نیرو و نماینده و معتمد دولت اعزام می‌کردیم ولی امروزه همه اینها را به روزرسانی کردیم.  با روش‌های جدید و این سیستم‌ها در حوزه‌ی فرآورده های خام دامی و گوشت قرمز و غیره بر اساس پروتکل های روزه دنیاست. ما درحال حاضر قصد داریم نقش سازمان دامپزشکی کشور را به عنوان NRA و  CCA  در کشورمان عملیاتی کنیم. ما الان اجازه نمیدهیم دیگران در کارهای ما دخالت کنند و اجازه نمیدهیم کسی از مسیر درست و از ریل خارج بشود. در عین حال اجازه میدهیم افراد بیاییند و نقطه نظرات مصداقی و رفرانسی و درست خودشان ر برای بهبود کارها بدهند. ما بیش از6800 دستورالعمل بخش های مختلف را بررسی کردیم و دستورالعمل نظارت بر فرآورده ی خام دامی را متعاقب با استاندارد های روزه دنیا بیش از ۶۰ تا ۷۰ درصد به روزرسانی کردیم. کار بسیار بزرگی درباره ی طرح ملی ارتقای کیفی گوشت و مرغ را انجام دادیم که  کار بسیار وسیع و بزرگی هست.

هم اکنون self control را در کشتارگاه دامی پیاده می‌کنیم. برای اولین بار برنامه ی ملی بهبود تولید را برای دام عشایر در سال ۹۹ طراحی کردیم و در سال99 عملیاتی کردیم. پیش بینی ما این است که تلفات در 3 میلیون راس دام عشایر حدود 2 درصد کاهش پیدا کند؛ یعنی از 10.8 درصد به 8.8 درصد برسد و زاد آوری (Reproduction Rate) از 0/5 (یک بره‌ در‌ دو سال) افزایش پیدا کند و در برنامه ی ملی وزارت جهاد و کشاورزی به بیشتر از این میزان برسد پ چون این میزان خیلی بد است. ما برای اولین بار نقش و جایگاه سازمان دامپزشکی در کشور را در درون وزارت جهاد و کشاورزی به معنای واقعی به عنوان یک سازمان مستقل نهادینه کردیم و به هیچ معاونت و مسئول و تشکیلات دیگری اجازه ی ورود و مداخله نمیدهیم و رئیس سازمان به عنوان رییس کمیته ی ملی تولید و بهداشت دام توسط وزیر ابلاغ داده شد. شیلات، امور دام، عشایر، موسسه رازی، پشتیبانی امور دام و درواقع این ها مجموعه هایی هستن که هدایت اینها را سازمان دامپزشکی کشور در بعد برنامه هایی که در قالب smart هست و یا محورهای 5 گانه مدیریتی هست را عملیاتی میکند. کارهای زمین مانده ی بسیار زیادی هست که باید انجام بشود و ما الان برای اولین بار بحث process hygiene  را در کشتارگاه ها ابلاغ کردیم و اجرا میکنیم و food safety هایمان را تغییر دادیم چون در خیلی جاها ایراد داشت. در دامپزشکی، ما به دنبال این هستیم که sbv  و یا اجرای برنامه های بهداشتی به روش های آماده باش را در کشورمان عملیاتی کنیم. ما از تصدی گری به طور مطلق خارج شدیم و در تلاشیم که اگر بازهم جایی به صورت تصدی گری بوده خارج بشیم.

جایگاه دامپزشکان و رشته دامپزشکی: کشور ما یک کشور یونیک است در دنیا که نمی‌شود با کشورهای دیگر آن را مقایسه کرد؛ نه با کشورهای اروپایی و نا با آسیایی‌ها و نه هیچ کجای دیگر… چون جمعیت بی نظیری در دنیا دارد از یک طرف جمعیت بینظیر عشایری رو داریم که در دنیا نظیر نداره چون از ۳۲ استان ما فقط یک استان عشایر ندارد و مدیریت بیماری‌ها در 23 میلیون دام مولدی که این‌ها جغرافیای مارو درمینوردند  بسیار کار سختی هست. 

گاودای شیری ای که داریم و مگافارم های ما هم در دنیا بی نظیر است. گاوداری 7000 راسی، 12000راسی، 2000 راسی و … و تولید 7.8 میلیون تن شیر درسال. جایگاه دامپزشکی یک جایگاه بسیار بسیار مهمی است و آن چیزی که باید در کشور ما به آن توجه کنند، ورود به دوره سیاست گذاری و نظارت است و فاصله گرفتن به طور مطلق از میادین و تصدی گری است. یک مشکل دیگر که بسیار نگران کننده است، این هست که تعداد دانشجوها به هیچ وجه متناسب با نیاز کشور نیستند و این در آینده میتواند مشکلات خاص خودش را بسازد.

درحوزه بیماری ها هم مثل بیماری تب برفکی مثلا در کشور پاکستان ۸۴ میلیون راس دام سنگین وجود دارد که حساس به تب برفکی هستند. درمقایسه با  ایران که ۴۸۲۰ راس دام حساس به تب برفکی‌داریم. در آنطرف، کشوری مثل هندوستان و … در همسایگی ما حدود 20 درصد دام های سنگین دنیا وجود دارد و ساختار دامپزشکی قابل قبولی از نظر کارایی برای مدیریت بیماری ها وجود ندارد. پس مدیریت این سازمان با توجه به کشورهای همسایه بسیار سخت هست ولی از طرفی کشوری مثل ترکیه خیلی خوب و حتی بهتر از ما در حیطه دامپزشکی داره کار می کنه. دامپزشکی ما در بعد آزمایشگاه ها سرمایه گذاری سنگینی کرده و ضرورت دارد که آزمایشگاها را ارتقا بدهیم. ارزش‌ دامپزشکی در آینده خیلی خیلی بیشتر از این چیزی که هست می‌شود ولی باید بپذیریم که دولت در حال کوچک شدن است مثل همه جای دنیا و تلاش‌ برای استخدام شدن فایده ای ندارد.

دامپزشکان باید به کار های تخصصی در بحث تولید ورود پیدا کنند. مثلا چه اشکالی دارد که دامپزشکان پرورش دهنده ی فارم خودشان باشن و مثلا در بحث پرورش شترمرغ  و بوقلمون و گاوهای شیری کار کنند و ورود پیدا کنند و تسهیلات و وام بگیرند؟! چون همین افرادی که هم اکنون کار می کنند، مثلا گاوداری 4000 راسی دارند، هم با همین روش ها شروع کردند. من معتقدم آینده برای ما بسیار روشن هست؛ اگر دامپزشک واقعی اجازه ی کار بگیرد؛ نه اینکه هرکسی که مدرک گرفت بگوییم که صلاحیت دارد.

ما کشوری هستیم که رنکینگ (رتبه بندی) طیورمان در دنیا تک رقمی است؛ کشوری هستیم که رنکینگ گوسفندمان در دنیا تک رقمی است؛ ما کشوری هستیم که در رابطه با استفاده از واکسن دام و طیور رنکینگمان تک رقمی است ولی رنکینگ کشورمان در رابطه با دولت عدد بالایی دارد و باید اینها را مهندسی مجدد کنیم. در کل این بحث‌ها طولانی و گسترده هستند که وقت اجازه نمی دهد ولی در کل، دامپزشکی آینده ای خیلی روشن تر از خیلی از رشته های علوم پزشکی و خیلی از رشته های دیگر دارد. به هیچ وجه نمیشود دامپزشکی را با داروسازی و دندان پزشکی و پزشکی دیگر رشته ها مقایسه کرد.

من نمیگویم که شان کدوم بالاتر هست، چون نمیشود چنین حرفی زد ولی هرکدوم از این رشته ها، شان و منزلت خاص خودشون را دارند. ما تنوع بسیار زیادی در رشته مان داریم که در هیچ رشته ای از گروه پزشکی وجود ندارد. اگر یک روز یا دو روز به محل کار دوستان برید، این را می‌بینید.  من امید دارم که به دامپزشکی از این زاویه نگاه بکنیم که food safety  و food security  جامعه در دستان ما دامپزشکان است. فراوان بودن و در دسترس بودن غذا منوط بر این هست که ما سلامت آن را تایید و تامین کنیم. و ما لازم هست این آینده‌ی درخشان رشته مان را مدیریت کنیم و فعالیت‌ها و حرکات‌و کارهایمان باید متناسب باشد. نباید هزینه های تولید را تحمیل کرد و نباید این تفکر را داشت که هرکس میخواهد پرورش ماهی و یا.. داشته باشد، باید یک دامپزشک شخصی داشته باشه. من خودم تلاش میکنم اطرافیان و عزیزانم به رشته ما بیایند؛ چون آینده ی درخشانی دارد و ما باید بتوانیم براساس نیاز کشور، برنامه هایمان را به روز کنیم. این اولین مصاحبه‌ی من بود و امیدوارم مفید باشد.

مجری، مجتبی سالاری: با تشکر از گروه دامپزشکی ایران و شما جناب آقای دکتر ماکنعلی عزیز

 

 

 

 

 

نویسنده :

گروه دامپزشکی ایران

تو هم میتونی مقاله خودت رو منتشر کنی !

با کلیک بر روی دکمه زیر تو هم میتونی مقاله خودت رو داخل وبسایت گروه دامپزشکی ارسال و پس از تایید، منتشر کنی !

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تو هم میتونی مقاله خودت رو منتشر کنی !

با کلیک بر روی دکمه زیر تو هم میتونی مقاله خودت رو داخل وبسایت گروه دامپزشکی ارسال کنی و پس از تایید، منتشر کنی !

جستجو محصولات